Monday, April 18, 2011

بس است

کافیست دیگر!
چقدر میخواهی کوچک شوی ای دل؟
کافی  نیست اینقدر تحقیر؟!
رهایش کن
هر روز بدتر از دیروزم
ولی تو چه؟
چه کاری به دستم داد و رفت ....
کاش بود و میدید گریه های شبانه ام
اشک های سردم
را که کسی نیست که از گونه هایم پاک کند
خودش نیست ولی خاطرش هر دم مرا به عدم نزدیک تر میکند 
کاش زودتر خلاصم میکرد

(سایه)

No comments: