گفتی چشم روی هم بگذاری،من بازمیگردم
هنوز هم به یاد گذشته چشمانم را می بندم و شمارش سال های نبودنت را ادامه میدهم
نامش را هم می گذارم سال نو به امید اینکه همان روز های تلخ و بی تفاوت سال های
گذشته را در نبودنت برایم به یادگار نگذارد ...
(سید اسماعیل ربانی)
1 comment:
زمستان بهار تابستان پاییز و دوباره زمستان و ندیدن تو
Post a Comment